این نامه را در این روزهای دوری و بیخبری برایت مینویسم ، آسمان پر از ابرهای سیاه است و دلم سخت گرفته ، تصویر تو اکنون در مقابلم جان گرفته و چون خواب در چشمانم می چرخد ، امید زندگیم ، محبوب من ، دوستت دارم به حد پرستش ، اما مهربانم این را بدان من همیشه تو را دوست خواهم داشت و تا زنده هستم به عشق تو وفادار خواهم ماند ، تو گل زیبای زندگی منی ، تو تنها کسی هستی که توانستی بر قلب ویرانم آشیان کنی مطمئن باش برای من جز تو کسی وجود ندارد و نخواهد داشت ، قول میدهم ... ای گل خوشبوی زندگیم کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و همه چیز را در کنار تو آرزو میکنم و بدون تو هیچم هیچ ... مهربانم امیدوارم روزی که میمیرم قلبم را از سینه ام بیرون بیاوری و ببینی که روی آن چه نوشته شده است ، آن روز اگر این سعادت نصیب من شود خواهی دید که روی آن نوشته شده دوستت دارم برای همیشه ... کاش بیاد بیاوری که دختری هم در این زمان پر از فساد وجود دارد که در تاریکی های زندگی بخاطر عشق پاکی میسوزد ، خاکستر میشود و این عشق عشق بزرگ توست ... محبوب من خواهش میکنم فراموشم مکن چون من هرگز تو را فراموش نمیکنم ... مهربانم اگردختری واقعا عاشق شد هرگز دیگر به فرد دیگری دل نخواهد بست و در مورد تو ای عزیز زندگیم من این چنین هستم ... محبوب عزیزم .. برای من خدا یکیست و تو هم یکی ، این قاموس من است که واقعا تورا از صمیم قلب دوست دارم ... عشق اگر با حقیقت تؤام باشد همیشه پایدار خواهد ماند و حتی مرگ هم قادر نخواهد بود شکوه عشق واقعی را از بین ببرد ... عزیزم این را بدان که هیچ گاه نمیتوانم فراموشت کنم و تا زنده ام به یاد توام و با یاد تو از این دنیا میروم ، این را مطمئن باش ... کسی که هرگز فراموشــــت نمیکــــند ..