عزیزم خوبی ؟چه میکنی منکه باهزار امید روزام را سپری میکنم وشب خسته و تنها به خواب پناه میبرم تاشاید تو خواب ببینمت اما خب خیلی سخته هیچوقت فکر نمیکردم روزی مجبور باشم فراق و دوری کسی که انتخابش میکنم به عنوان همراه و همزبان را تحمل کنم اما خب امیدوارم وقتی امدی جبران همه این ناراحتیهای فراق را برام بکنی تقریبا یک ماه دیگه یکسال میشه که ما باهم اشنا شدیم دلم میخواست درست در سالروز اشنایمون ترا کنار خودم میدیدم اما حیف ...عزیزم روزهای خونه تکونی رسیده و من روزهام با این کارها سپری میشه اما همش دل دل میکنم فرصتی پیش بیاد تا بیام سربزنم شاید مطلبی ازت باشه اما ....باشه عزیزم مواظب خودت باش برای دل منم که شده بخودت برس مواظب خودت باش و خوندن دعای عافیت صحیفه سجادیه و ایت الکرسی را فراموش نکن شب بخیر فردا خیلی کار دارم